معرفی نورومارکتینگ
اگر بخواهیم به زبان ساده نورومارکتینگ را برایتان تعریف کنیم، می توانیم به یک جمله کوتاه بسنده کنیم “در این مدل از بازاریابی، کاربرد علم اعصاب در بازاریابی را مد نظر قرار می دهیم”.
نورومارکتینگ چیست؟
از آن جایی که هیچ گاه یک تعریف کوتاه کافی نیست، پس به بررسی دقیق تر آن خواهیم پرداخت. به دلیل آن که برای چرخه اقتصادی نیاز به روش های جدید برای بازاریابی داریم، افراد متخصص با ترکیب کردن علوم مختلف مانند روانشناسی، عصب شناسی و… سعی بر ایجاد روش های کارآمد جهت انجام بازاریابی بهتر دارند. نورومارکتینگ، در واقع نوعی ارزیابی است که در نتیجه این کار، دانشی را بدست خواهیم آورد که با روش های معمولی مانند نظرسنجی و مشاهده نمی توانیم به دست بیاوریم.
در این مدل بازاریابی به ارزیابی، تغییر و بررسی مواردی مانند موارد زیر می پردازند:
- تبلیغات کاربردی
- محتوای موجود
- بسته بندی محصول
- واکنش رقبا و محصولاتشان
- حدس اتفاقات ممکن در مدت زمان کوتاه و بلند
- قیمت محصول
- و موارد دیگر
به این ترتیب به واکنش و رفتار خریداران آگاهی پیدا می کنیم. حتی گاهی اوقات برای آگاهی پیدا کردن نسبت به واکنش هایی که خود مشتری هم از آن ها خبر ندارد، می توان از نورومارکتینگ استفاده کرد.
محدوده استفاده از علم عصب شناسی در نورومارکتینگ
اغلب بازاریاب ها با بررسی کامل مغز و عصب های مشتریان برای رسیدن به دانش های مورد نیاز خود، موافق نیستند. پس ترجیح می دهند که استفاده از دستگاه و وسایل پزشکی را تنها محدود به قسمتی از مغز بکنند که نشان دهنده تمایلات و خواسته های مشتری است.
با توجه به این که اکثر خریداران خواسته ها و تمایلات خود را به طور واضح بیان نمی کنند و این مخفی کاری به ضرر بازاریابان و چرخه اقتصادی است. اینجاست که بازاریاب ها باید با استفاده از علم عصب شناسی متوجه فعالیت های داخل مغز انسان بشوند تا نیاز ها، خواسته ها و رویکرد اصلی آن ها را شناسایی کنند. به همین دلیل است که بسیاری از بازاریاب ها مخالف محدود کردن فعالیت نورومارکتینگ هستند.
عصب شناسی مشتری با نورومارکتینگ چه تفاوتی دارد؟
در دوران اولیه مطرح کلمه و ایده نورومارکتینگ، بسیاری از افراد سرشناس و دانشمند به طور کلی با آن مخالفت کردند و آن را یک کار بی فایده خطاب نمودند. همین دلیل باعث شد تا اسم این روش بازاریابی به عصب شناسی مشتری تغییر پیدا کند تا به افراد مخالف این موضوع را القا کند که تنها برای فروش و متوجه شدن نیاز مشتری از نورومارکتینگ استفاده می شود. با گذشت زمان تقریبا این دو نام، به جای یکدیگر استفاده می شوند و چندان تفاوتی نیز ندارند. امروزه تحقیقات نورومارکتینگ در کمپانی های بزرگ و با دانشمندان سرشناس صورت می گیرد و کمک عظیمی به چرخه اقتصاد کرده است.
آیا نورومارکتینگ دستکاری ذهن خریداران است؟
در پاسخ به این سوال باید گفت که اصلا چنین نیست. بلکه در نورومارکتینگ بازاریاب ها در تلاش هستند تا نیاز ها، خواسته ها و تمایلات مشتریان را جهت تولید محصول، محتوا و تبلیغات بهتر و کارآمد تر مورد بررسی قرار دهند که این کار به نفع خریداران نیز است که با محصول مورد نیازشان راحت تر آشنا می شوند. در نورومارکتینگ با عصب ها و مغز خریدار کاری ندارند، تنها به بررسی چند قسمت مورد نیاز می پردازند.
آیا در همه بازار یابی ها از نورومارکتینگ استفاده می شود؟
اغلب بازاریاب ها اعتقاد دارند که نورومارکتینگ می تواند در همه زمینه ها کمک کننده باشد، اما باید گفت که چنین نیست. هدف اصلی، دستیابی به خواسته و نیاز مشتری جهت تولید محتوا و محصول بهتر برای آن ها است که خیلی اوقات می شود با استفاده از دانش های پیشین به این کار دست پیدا کرد و نیازی به استفاده از روش های مدرن نیست.
ابزار و دستگاه های مورد نیاز برای نورومارکتینگ
برای دست پیدا کردن به جریان خون در سر انسان و آگاهی پیدا کردن از تمایلات و انگیزه های آن ها، اغلب از دو ابزار fMRI و EEG استفاده می کنند و با قرار دادن سر انسان داخل یک دستگاه دسترسی خود را بیشتر می کنند. باید توجه داشت که این ابزار ها اصلا مقرون به صرفه نیستند و fMRI نسبت به EEG از قیمت بالاتری برخوردار است. به همین دلیل است که بیشتر در دانشگاه ها و مراکز تحقیقات مورد استفاده قرار می گیرند.
آیا نورومارکتینگ برای همه شرکت ها و کمپانی ها قابل دسترس است؟
همانطور که گفتیم به دلیل گرانی ابزار مورد استفاده و برخی مخالفت ها، همه شرکت ها از این روش استفاده نمی کنند ولی برای گسترش دانش انسان نسبت به نورومارکتینگ، بسیاری از کمپانی ها روی آن سرمایه گذاری کرده اند و کمپانی های کوچک تر می توانند با مشارکت با شرکت های بزرگ و معروف، به اطلاعات آن ها دست یابند. دانش نورومارکتینگ آنقدر جدید است که شرکت های تکنولوژی و فناوری مانند مایکروسافت، گوگل و فیس بوک به تازگی قسمتی برای این کار فراهم کرده اند تا با دست پیدا کردن به دانش نورومارکتینگ، بازاریابی گسترده تری داشته باشند.
نظرات کاربران